جدول جو
جدول جو

معنی هفت گردون - جستجوی لغت در جدول جو

هفت گردون
(هََ گَ)
هفت آسمان. هفت چرخ. هفت فلک. هفت کحلی:
جلالش برنگیرد هفت گردون
سپاهش برنتابد هفت کشور.
عنصری.
بر سرش ناگهان شبیخون برد
گرد بالای هفت گردون برد.
نظامی.
ما که جزوی ز هفت گردونیم
با تو بیرون ز هفت بیرونیم.
نظامی.
چون بنالد زاربی شکر و گله
افتد اندر هفت گردون غلغله.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ مَ)
به معنی هفت مرد است که کنایه از اصحاب کهف باشد. (برهان) ، نیز کنایه از اخیار باشد و گویند سیصدوپنجاه وشش اند در شش مرتبه. سیصد از ایشان در یک مرتبه باشند و چهل در یک مرتبه و هفت در یک مرتبه و پنج در یک مرتبه و سه کس در یک مرتبه و بالاتر از اینها قطب است، قوام عالم به وجود اینهاست. (برهان) :
عشق برکرده به مکه آتشی کز شرق وغرب
کعبه را هرهفت کرده ی هفت مردان دیده اند.
خاقانی.
نه نه آن جمع هفت مردانند
من که باشم که هشتمین باشم ؟
خاقانی.
پس از تحصیل دین از هفت مردان
پس از تنزیل وحی از هفت قرا...
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(هََ گِ)
کنایه از هفت آسمان است. (یادداشت مؤلف) :
ز پرورده سیر آید این هفت گرد
شود بی گنه کشته چون یزدگرد.
فردوسی.
به فرمان شاه جهان یزدگرد
که سالار بد اندر این هفت گرد.
فردوسی.
به ژرفی نگه کن که با یزدگرد
چه کرد این برافراخته هفت گرد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
مردان خداکه شامل هفت دسته اند: اقطاب ابدال اخیار (یاایمه) اوتاد غوث نقباء نجباء: (گردن کش هفت چرخ گردان محراب دعای هفت مردان) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت مردان
تصویر هفت مردان
((~. مَ))
مردان خدا که شامل هفت دسته اند، اقطاب، ابدال، اخیار، اوتاد، غوث، نقباء، نجباء
فرهنگ فارسی معین